زندگی دوگانه ایرونیکا
(مساله ما و ایران)
اپیزود یک:
پسربچه عربی -یازده یا دوازدهساله- روی صندلی جلو اتوبوس نشسته و با راننده جوان خاورمیانهای به دانمارکی صحبت میکند. اتوبوس خلوت است و من گفتگوی اینها را میشنوم:
- اسمت چیه؟
- محمد.
-ماشاالله. خدا را شکر ما همه اسم مسلمانی داریم. اینهایی که از خاورمیانه میان همه اکثرااسم مسلمانی دارن.
- آره. تو هم از عراقی؟
- آره. من اینجا بزرگ شدهام ولی عراق به دنیا اومدم.
- ولی ایرانیها اسم خودشون را اینجا که میان عوض میکنن.
- آره. ایرانیها خیلی پایبند به دین نمیمونن. اسمشون رو میگذارن دنیل و یکوب و اسمای دانمارکی. همه اسمهاشونو عوض میکنن وقتی پاشون میرسه به اینجا.
…
اپیزود دو:
تلویزیون دانمارک در چکیده اخبار آخر هفته گزارش کوتاهی دارد از تبرک سربازان دانمارکی در استان هلمند افغانستان. اسقف کپنهاگ میگوید این کار درست نیست و عواقب خطرناکی میتواند داشته باشد برای حضور دانمارک، چون یک کار نمادین است. فیلمی را روی توضیحات یکی از سربازهای دانمارکی سینک کردهاند که کشیشی را نشان میدهد با شلوار سربازی و عرقگیر به تن که جلو ماشینهای گشت میآید، برای سربازها صلیب بزرگی در هوا رسم میکند و با یک دست «وی» نشان میدهد و شست همان دست را دوبار به روی قلبش میزند. سرباز میگوید معنایش این هست که شما پیروزید و ایمان در قلب شماست و برای شما پیروزی میآورد. سر کشیش را در فیلم شطرنجی کردهاند، ولی موی کشیش به سیاهی میزند. بیاختیار من یاد کشیش ایرانیای میافتم که چندین سال پیش اینجا آمده و مستندی هم یکبار درباره زندگی او و گرویدنش به دین مسیحیت در تلویزیون نشان دادند. من چندبار تصاویری از این کشیش را در تلویزیون و مطبوعات دیدهام. درست مثل همین کشیشی که فیلمش را همراه با توضیحات سرباز دانمارکی نشان میدهند قوی و چهارشانه است. تنها چیزی که میتواند باعث تردید بشود، این است که بعید است ایرانی در نقشی اینطور کلیدی در جنگ افغانستان حضور داشته باشد. چیزی در حد شهامت مورد نیاز برای این موقعیت.
(شب فیلم را در یوتیوب پیدا میکنم. کشیشی که در این فیلم هست دانمارکی است. نمیتوانست ایرانی باشد.)
(شب فیلم را در یوتیوب پیدا میکنم. کشیشی که در این فیلم هست دانمارکی است. نمیتوانست ایرانی باشد.)
اپیزود سه:
امروز از اول صبح مطبوعات فارسیزبان گرفتار عکس و فیلم گلشیفته فراهانی شده. آدمهایی که در فیس بوک ماجرا را پولاریزه کردهاند و کار به رای و رایگیری کشانده و موضوع فمینیستی شده و برچسبهای دیگر و اخبار ضمیمه و انکار پدر و مادر هنرپیشه (ایرانیها در هر قشری نیاز به قیمومت پدر و مادر دارند، خاصه این که ایرانی ماده هم باشد!)، و خلاصه عکس گلشیفته را از روی سایت لوفیگارو برداشتهاند. فیلم اش را هنوز میشود دید. ارزش گذاری کار ماست. ما با این خصلت بزرگ میشویم و زندگی میکنیم و میمیریم. بعد از مرگمان هم این ماجرا ادامه دارد و دیگران و بازماندگان ما را با همین ارزشگذاریها به یاد میآورند. نخواهیم به ارزش خوب و بد ربطی داشته باشیم کی را ببینیم؟ چه کنیم؟ نمیشود که! اساسا اساطیر ما از دیرباز گرفتار ارزشها و ثنویتها بوده. دنیا هم با همین ما را میشناسد و با همین ما را میخواهد. موضوع هم حل نشدنی است گویا؛ از بیخ و بن!
گلشیفته کارش درست بود؟ نبود؟ انتخاب خودش بود؟ خودش خواسته بود لباساش یک کم بیشتر کنار برود که برهنهتر به نظر برسد؟ یا کارگردان پیشنهاد کرده؟ یا چون گلشیفته بوده و ایرانی و چه و چه، دیدهاند جذابتر میشود؟ یا قرار است صرف برای این اتفاق که به کلاف درهمپیچیدهای تبدیل شده، جایزه سزار را بدهند به گلشیفته؟ شهرت؟ پول؟ اختیار هنرمند؟ هنر برای هنر؟ هنر ورای بدن؟ هنر برای اثبات دموکراسی؟ همین دموکراسی که بدجوری لازمش داریم؟ که یکی دو تا مدعی رییسجمهوری و سر و همسرشان را، صرفا از بابت نبود همین دموکراسی کردهاند تو زندان و ما هم بیخیال بود و نبودشان که اینها بودند یا نبودند، یا… به ما چه؟ بیخیال، دنیا دوروزه!
دو روز؟ روز خوب بودن و …
مزخرف است. گاهی آدم خیال میکند میتواند ورای نمادها و رفتارها خودش باشد، خود خودش، بیاینکه معنای خاصی را یدک بکشد. یا فقط معنایی که خودش فکر میکند، همان معنا را برساند، نه آن یکی که در ذهن دیگران -بیمار و غیربیمار، مغرض و بیغرض- حضور دارد یا حتا مثل کرمی میلولد برای لحظه مبادا!
نتیجه؟
این رفتار یا سیاسی است یا نیست. اگر هست یا از سوی یک آدم خسته از ارزشهاست یا از سوی آدم صاحب تفکر. سیاسی است؟ نمیدانم رسم اعتراض این هست یا نه؟ قرار است همه دختران خاورمیانه علیا ماجده المهدی شوند که خاورمیانه تکان بخورد؟ یکی این وسط از خودش تخیل و ابتکار عمل ندارد؟ اگر همه زنان این شوند که دیدیم چقدر دور میشویم از دموکراسی! من در این مورد و اینجا فقط پیشگویی میکنم! این روند دچار تاخیر میشود از دید من.
اما اگر سیاسی نباشد، چه؟ گلشیفته شاید مجبور شود یک توضیح بدهد؟ میدهد؟ فعلا که لوفیگارو زودتر از گلشیفته میدان را ترک کرده! عکس را برداشتهاند؛ به همین سادگی؟ ترسیدند کسی گلشیفته را ترور کند؟ یا تهدید؟ باز هم گلشیفته میتواند اعتراض کند یا… یا حتا بگوید این هم معنای خاصی نداشت. یک عکسالعمل طبیعی بود و به همین سادگی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر