۰۹ شهریور ۱۳۸۴

آدم نمی داند خیر مقدم بگوید یا ...؟

راستش این جا هیچ مهاجری را با هر سابقه و درجه و پیشینه ای که باشد و انگیزه ی حضورش در دانمارک به تبع هر سبقه ای هم که باشد با قربان صدقه در کپنهاگ مستقر نمی کنند. حالا نامبرده که نمی دانم از کدام طایفه است، لابد تا اطلاع ثانوی در کپنهاگ است، چندی بعد به جای خوش آب و هوا و متروکه ای منتقلش کنند که خاطرات تلخ و شیرینش یکباره از یادش برود. راستش این بخت برگشته ی محترم سه سال باید دوره ی اینتگراسیون پشت سر بگذارد تا داخل جامعه دانمارکی ها به حساب آورندش
!!!

۰۵ شهریور ۱۳۸۴

آمار جدید نشان می دهد که دختران پایین تر از سن سکس ـ پانزده سال ـ بیش از سابق از قرص های ضد بارداری ـ 40% ـ استفاده می کنند. آخرین ارقام منتشر شده از سوی وزارت بهداشت و درمان نشان می دهد که 589 دختر اهل جزیره ی فون بین سنین ده تا چهارده سال از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند. این رقم 41% درصد بیش از پنج سال پیش است.قبلاْ طبق قانون ، حد سن سکس پانزده سال بوده و از این به بعد نیمی از کسانی که از این دارو استفاده می کنند را کودکان تشکیل خواهند داد. این آمار جدید سازمان ملل را هم به شگفتی انداخته. آیا در سیزده یا چهارده سالگی آدم را می شود به کاری که نمی خواهد وادار کرد! (این تعجب از سوی یک پزشک کودک و نوجوان اهل فون است که خبر را او تصریح کرده است)هیچ دختری بدون داشتن نسخه پزشک نمی تواند قرص ضد بارداری دریافت کند و پزشکان تصدیق می کنند که این قرص مصرفی شامل تعداد مورد افزایش همه جوان ها می شود. اما جوان هایی هم هستند که از این دارو استفاده می کنند چون درد عادت ماهیانه را کاهش می دهد.گرچه طبق قانون باید مادر آن دختر هم همراهش باشد. مادری می گوید که دخترشان با دوستش زندگی می کند و سکس هم دارد و پدر و مادر نمی خواهند او با حامله شدن زندگی خود را به خطر بیندازد. فکر می کنند تنها راه ممکن دیگر این است که به پلیس بروند و این هم واقع گرایانه نیست. پدر و مادرها به نظر نگارنده ی مقاله ای در همین مورد می گوید خوبست به جای ترغیب فرزندشان به استفاده از چنین قرصی مسئولیت به عهده بگیرند و به او بگویند بد نیست یک سال بیشتر آرامش داشته باشد. به طور متوسط سن سکس امروزه کمتر نشده بلکه گروه کوچکی (!) زیادی زود شروع می کنند. این در حالی است که استفاده از این قرص بین پانزده تا نوزده هم هست در حالی که در بین دختران بزرگ سال کمتر شده است.منبع خبر: فوئنس ستیفتدنه
جزیره فون دومین جزیره بزرگ دانمارک است. استانی هم به همین نام است(تمام جزیره) و مرکز استان سومین شهر بزرگ
دانمارک، اودنسه است.

2000: 417 2001: 486 2002: 473 2003:514 2004:589

۲۲ مرداد ۱۳۸۴

H. C. Andersen

این هم از برنامه ی جایزه کریستین اندرسن در سال ۲۰۰۶
اخیراْ یکی از بحث های هم زمان با بازگشایی مدرسه ها و مراکز آموزشی در دانمارک، خواندن است. چند وقت پیش در روزنامه تیتری بود که بچه های دانمارکی خوب می خوانند ولی منظم نمی فهمند. در ادامه آمده بود که اساساْ معنای بسیاری از کلمات را نمی فهمند. ما هم گاهی اوقات متوجه این موضوع شده بودیم و نکات و کلمه هایی بود که در روزنامه ها می دیدی و از دانش آموخته های مدارس که می پرسیدی نمی دانستند یعنی چه. ولی این بحث در سطح ابتدایی مطرح است. یعنی تا کلاس شش.نویسنده یک مقاله آورده بود که خواندن مثل راندن اتومبیل است.مهارت ها باید همیشه حاضر باشند وگرنه آدم به اشتباه می افتد و این که اکثر بچه های دانمارکی به اشتباه در کتاب ها رانندگی می کنند. چرا که حین عمل از تمام مهارت های شان استفاده نمی کنند.. مدت ها پیش گویا بچه ها در سنین خیلی پایین یاد می گرفته اند که بخوانند. مشکل اساسی طبق این نوشته و تحقیق از سوی مشاور امور مطالعه، این بود که بیشتر پدر و مادرها با بچه ها در مورد کلمات صحبت نمی کنند که این کلمات مثلاْ این متضاد ها یا مترادف ها را دارند و دیگر این که اولیا باید چند ساعت در هفته با معلم ها در ارتباط باشند. و اساساْ طی این تحقیق اولیا با معلم ها ارتباط کافی و خوبی برقرار نمی کنند.
این موضوع هم چنان مورد بحث روزنامه ها است. در روزنامه دیگری به تاریخ ۱۳ اگوست طرح شده که اولیا از آموزش خواندن به بچه ها امتناع می کنند و معتقدند بچه ها لازم است تا آن جا که ممکن است بچگی شان را بکنن. از آن سو در سوئد افتخار پدر و مادر ها این است که قبل از مدرسه بچه هاشان خواندن بلدند.یک باور تربیتی هم طبق نظر نویسنده ، این است که بچه وقتی خواندن را یاد می گیرد که آمادگی آن را داشته باشد. ما هم رسم نداریم بچه هامان را به خواندن وادار کنیم. و این فقط یک انتخاب است. اما نویسنده نظرش این است که صرف طوطی واری به بچه ها خواندن را یاد دادن نتیجه ای نخواهد داد و تنها یک روش قدیمی است. «ما نیاز داریم به ارزش هایی بالاتر خاص جامعه خودمان، تا بچه هایی تربیت کنیم که در خواندن هم باهوش ترند و هم مطمئن تر.» راه دیگر همان است که قدیم می شناختیم که بچه را بنشانیم ساعت ها بی حرکت روی صندلی و الفبا یادش بدهیم صرف به خاطر این که او هفت سالش است.صرف به خاطر این که آن روش های قدیمی را بهتر می شناسیم.در حالی که می شود به بچه ها اجازه داد تا حد امکان دوران خوب و مناسبی در مدرسه و قبل از آن داشته باشد. راستش پیشنهادی که در این بحث شده یک جور واقع بینی درش هست: مدارس مان را طوری بسازیم که ارزش ها و معیارهای خودمان را، همان هایی را که خودمان انتخاب کرده ایم داشته باشند. یک گرفتاری ما در مدارس مملکت خودمان این بود که روش های آموزشی یا همان بود که از ۲۵ سال پیش یا بیشتر به ذهن اجرا کنندگان یا طراحان شان رسیده بود بی هیچ تغییری. انگار عدول از آن روش ها جرم است یا خطر تباهی نسلی را دارد. یا این که در مقطعی می آمدند بی آن که دقت کارشناسی شده باشد یک سیستمی را از یک جا کپی می کردند و روی بچه ها سال به سال اجرا می کردند و خیلی که دقت مجری طرح بالا می رفت سال به سال یا حتا فصل به فصل از فیلتر آزمون و خطا می گذراندنش. این می شد که آدم حس می کرد یک کم شبیه موش های آزمایشگاهی است بی آن که روی همان آزمایش ها فکر دقیق و جامعه شناسانه ای انجام بشه.خوب مدارس تازه باز شده و مراکز آموزشی دیگر هم ظرف این دو سه هفته ی آینده باز می شوند. این قبیل بحث ها هم ادامه خواهد داشت. ما هم گاهی به آن ها سرکی می کشیم
.

۱۶ مرداد ۱۳۸۴

آغاز به كار رئیس جمهور ایران از زبان یک روزنامه ی دانمارکی در هفته ای که گذشت به این شکل بود:رئیس جمهور جدید- ادامه نزاع اتمی تنگناهای فزاینده بین غرب و ایرا ن. محمود احمدی نژاد از جناح محافظه کاران تندرو روز گذشته سوم اگوست به سمت ریاست جمهوری ایران تثبیت شد. این اتفاق همزمان با تنگناهای فزاینده ای بین ایران و جامعه جهانی در خصوص برنامه اتمی رهبران روحانی ایران صورت می گیرد. احمدی نژاد ۴۹ ساله رسماْ به مقام ریاست جمهوری در طی مراسمی در تهران به رهبری آیت اله خامنه ای و پس از پیروزی حیرت برانگیز در ماه ژوئن نایل شد. آقای خامنه ای در بیانیه ای که توسط محمد خاتمی خوانده شد این انتخاب را به ایرانیان تبریک گفت و از این انتخاب پشتیبانی خود را اعلام کرد. احمدی نژاد هم سایر جهان را به انهدام سلاح های کشتار جمعی دعوت کرده است. این در حالی است که آقای خامنه ای به دولت جدید امر کرده حقوق قانونی ملت را واگذار نکند. از این حقوق اقتصادی و سیاسی باید دفاع بشود. احمد ی نژاد هم گفت به عنوان خادم ملت ایران می خواهم از استقلال کشور دفاع کنم و نیز از تمایلات ملی و باورهای اسلامی ملت. چه تمایلات ایرانیان داخل و چه خارج از ایران.این شخص اولین رئیس جمهور غیر روحانی ایران از سال ۱۹۸۱ به بعد و ششمین رئیس جمهور ایران از سال ۱۹۷۹ است.پیروز های طرفدار انتخاب شدن او معتقدند که او مسلمان شریفی است که مشکلات اقتصادی را حل و فصل خواهد کرد. ایرانی ها اغلب از بابت دستمزد و حقوق شان بیش از آزادی مطبوعات در نگرانی و تشویش اند.
در خبر دیگری از سایت گویا خواندم که وزیر خارجه کانادا هم احساس نا امنی کشورش را از بابت این اتفاقات این روزها ابراز کرده و گفته «ما ایران را به نزدیک کردن رفتار و گفتارش فرا می خوانیم...»
فکر می کنم صرف نظر از مسائلی که همه رو نگران کرده و به داخل و خارج از ایران برمی گرده چیزی هست که ایرانی رو باید به فکر فرو ببره. چیزی که با جامعه وایکینگی ما خیلی فرق داره. این که رفتارها و گفتارها ی ایرانی از هم خیلی فاصله دارن. تعهدات نادیده گرفته می شن و اصلاْ هرجا ضرورتش پیش بیاد انگار نه انگار به جایی یا کسی متعهدند. نقض گفته ها آدم رو متعجب می کنه. مایی که توی فرهنگ و آموزه های آبا اجدادی مون سر وعده و قول موندن و حرف دقیق و جامع زدن و عمل کردن به همه ی این ها از اهم واجبات بوده...ماها به نظرم عادت داریم (از کجا و کی این عادت شروع شده نمی دونم) حرفای بزرگ و قشنگ بزنیم و بعد سر موعد بمونیم توش. شایدم نمی تونیم واقعیت ها رو دقیق ببینیم و همون طور با واقعیت ها زندگی کنیم، نیست؟