۲۳ دی ۱۳۹۰

چشم ویلدرز، موی ملکه

از دیروز که ملکه بئاتریکس هلندی حجاب پوشیده و در انظار عربی-اسلامی ظاهر شده جناح راست هلند مثل مار دور خودش می پیچد. این آقای ویلدرز خودش را کشت که به این ۱۶ میلیون هلندی بفهماند اسلام چیز خطرناکی است و مسلمان‌ها بمب متحرک‌اند. گویا به گوش خیلی‌ها رفت جز ملکه بئاتریکس. حجاب ملکه بیشتر از حجاب اسلامی به حجاب کلاسیک روسی شباهت دارد. زن‌های اشراف روس هم درست به همین شکل حجاب می‌گذاشتند و شاید بخشی از این رفتار هنوز در بین ارتدوکس‌های روس قابل رویت باشد. مشکل رنگ و شیوه حجاب نیست. حالا تا این‌جای کار حزب «وی وی پی» به خودش کردیت می‌داد که روبنده را در کشور قدغن کرده و زن‌های باحجاب مسلمان و مردان‌شان را هم با گفتمان دندان‌شکن سرجای‌شان نشانده. حالا با ملکه چه کنند؟
خوشبختانه ویلدرز که رییس حزب راست است، مرد است. وگرنه می‌شد اتفاقی را متصور شد که روزی دست بر قضا گذارش به یک کشور و شرایط مسلمانی می‌افتد و چاره‌ای ندارد جز همین که امروز در عکس ملکه بئاتریکس بلوا ساخته. اتفاقی که یک‌بار در دانمارک افتاد و رییس حزب ملی-مردمی خانم پیا کیرسگارد - که به شدت ضدخارجی و آنتی‌اسلام است گذارش به ایران افتاد و بقیه داستان را می‌شود با همین اشاره تصور کرد.

این که بالاخره ملکه هلند باید تن به این انتخاب می‌داد یا قید بازدیدش را می‌زد، شاید موضوعی شخصی باشد. برای یک غیرمسلمان دیدن درون یک مسجد می‌تواند ساعت‌ها تخیلش را به پرواز درآورد و مدت‌ها به همان تجربه فکر کند. قانون حجاب اجباری در مسجد هم موضوع تازه‌ای نیست و کاملا متاثر و به موازات پوشش کامل زنان در کلیسای کاتولیک پدید آمده. بحث هم این‌جا تایید و رد حجاب اجباری در مسجد و پذیرش آن برای غیرمسلمان‌ها نیست. موضوع یک رفتار و یک انتخاب است. و شاید بتوان آن را خارج از حیطه سمبل‌های روزگار مدرن هم درک کرد. آیا لزوما این رفتار یعنی تاییدی بر ستمی که به زنان در پذیرش اجباری حجاب در کشورهای مسلمان می‌شود؟ برای کسی که زوایای ذهنش را تعصب -از هر نوعش- شکل می‌دهد معنایی جز این قابل درک نیست.

روزگاری را هم به یاد می‌آورم که خاتمی در سفری در ایتالیا با خانمی دست داده بود و این به اصطلاح خبط این آقا بحث‌ها برانگیخت و سیاست‌ها و استراتژی‌های جدیدی در تاریخ دو دهه اخیر ایران به پا کرد. موضوع را هم دست آخر ماست‌مالی کردند، چون خاتمی سوپاپ اطمینان سیاست خارجی ایران بود… 

درک! درک شرایط و ایجاب رفتارهای کاملا شخصی… این موضوع سنتی و مدرن و شرقی و غربی ندارد. آدم‌های زیادی در دنیا زندگی و فعالیت اجتماعی یا حتا سیاسی می‌کنند که به رغم توقعی که از آن‌ها داریم درکی از تحلیل یک موضوع در شرایط مکانی و زمانی خود آن موضوع ندارند. 

هیچ نظری موجود نیست: