۰۴ آبان ۱۳۹۰

مرگ در سانحه


دوستم قرار بود برای عروسی برادرش یکی دو ماه دیگه به ایران بره. بلیط خریده بود و شاد و خوشحال، لابد تو خیالش چمدانش را هم پر از سوغاتی کرده بود و به فرودگاه هم رسیده بود و دنبالش آمده بودند و … از تهران زنگ می زنند که یکی از بستگان نزدیک عروس در یک سانحه رانندگی جانش رو از دست داده، یک جوان! به همین سادگی.

کنجکاو شدم آمار جانباختگان سانحه های رانندگی رو در دانمارک چک کنم. هیچ کار سختی نیست، این کار رو بچه های مدرسه ای هم برای تحقیقات کلاسی شون انجام می دن. تمام آمار رو می شه در چند دقیقه پیش چشم آورد. ضمن اینکه آمار مطمئنه!

طبق آمار سال ۲۰۱۰، ۲۵۵ نفر جان شون رو از دست دادن تو سانحه رانندگی. که البته این تعداد ۱۶ درصد کمتر از تلفات سال ۲۰۰۹ هست. این آمار یک ویژگی دارن: بیشتر تلفات در بین جوان های ۱۵ تا ۱۷ سال بوده به میزان ۵۳ درصد. نزدیک به ۴۲ درصد هم بین ۲۵ تا ۴۴ سال شون بوده.

باز هم به همین سادگی.

البته که جمعیت که زیاد شد کنترل رفتار اون جمعیت و کنترل قانون هم سخت تر می شه. و البته که قانون در ایران ماهیت سیال داره -نه ثابت، و البته که جان آدم بهای زیادی نداره در ایران. و البته که آقایون لاف گزاف می زنند که جمعیت می تونه چند برابر این بشه، بی این که مشکلی برای مملکت پیش بیاد. و البته که ترافیک به معنای ایرانی و بین المللیش همیشه معضل بزرگی در ایران، به خصوص تهران بوده… و یک عالم بدیهیات دیگر….

دوستم یک بلیط رو دستش مونده، خانواده عروس یک داغ بزرگ در دل شون. باز هم به همین سادگی!

۰۲ آبان ۱۳۹۰

اشتباه تاج زاده: سواری بر مرکب دفاع مقدس
مصطفی تاج زاده یک فعال سیاسی شجاع است، چوب شجاعتش را هم بارها خورده است: رفت و برگشت مکرر به اوین از جمله چوب هایی است که بر شهروندان جنبش سبز روشن است.
این بار هم با شجاعت حرفش را می زند و رسما از مردم درخواست می کند از حالت منفعل بیرون بیایند با هم هم صدا بشوند، و کارشکنی ها و نقض حقوق مدنی مردم را از سوی دولت به نقد و بحث بکشانند. مخاطبش هم آحاد مردم است، از زن و مرد و دختر و پسر. تاکیدش هم بر این است که «دیوار هراس را فرو بریزیم.»
مشکل تاکتیک اوست: اول این که «بیایم اولین دوشنبه هر ماه را روزه بگیریم یا دست به اعتصاب غذا بزنیم.» این که این چنین اعتصاب غذایی یا روزه گرفتنی کی را می ترساند، دودش به چشم کی می رود، به شدت در این دعوت همگانی ندید گرفته شده. آقای تاج زاده، مردم مگر بچه دولت یا رهبرند که غذا نخوردن شان دل رهبر را بسوزاند و به رنج بیاورد، از آن طرف دولت اقتدارگرا را بترساند که این ها از بی غذایی یک چیزی شان می شود؟ دنیا هماز آن طرف از گرسنگی کشیدن ملت همدل سبز ککش هم نمی گزد. نکند ایشان گرفتار حس نمادین شده اند، که همه چیزمان که نمادین شد، اعتصاب مان هم نمادین می شود و البته که یاری خداوند نزدیک است!
دیگر این آیین اسم شهید گذاری روی روزها: ایشان فراموش کرده اند ملت چه مکافاتی دارند با اسم آن همه شهید که روی خیابان ها و کوچه ها و مدرسه های ایران است! اگر اسم نگذاریم چه؟ یادمان می رود که عده ای این وسط جان عزیزشان را داده اند و ما زنده ایم از برکت جان نثاری آن ها! مردم چطور خاطر آقایان را جمع کنند که یاد شهیدان را می شود زنده نگه داشت، به انحای دیگر. شده روزگار ایران باستان که هر روزی نامی دارد و باید یادمان باشد که روزی که با دکتری، استادی قراری می گذاریم، وعده در روز شهید سروری است و نه شهید رستمی!
ایشان و شجاعت شان و خانواده صبورشان کاری کرده اند کارستان، که از عهده انبوه عظیمی از ایرانیان داخل و خارج ایران بر نمی آيد! دعوت شان هم برای همدلی و اعتراض بسیا به جاست. اما تاکتیک، آقای تاج زاده، تاکتیک تان زنگ زده است!! اعتصاب غذا جز این که دودش چشم اعتصاب کننده و عزیزانش را کور کند راه به جایی نمی برد.
‫(‬همین چند روز پیش با چند تا از دوستان وسط بحثی یاد موسوی و کروبی افتادیم. گفتیم عجب دولت پدرسوخته ای که رقیب حزبی اش را زندانی می کند و در تنگنای ارتباطی و معیشتی می گذارد، و عجب مردم بی دلی که کاندید منتخب شان را در حرج رها می کنند و به فلسفه بافی می نشینند. ما مردم این طور هستیم! فرق مان با کشورهای شمال آفریقا خیلی زیاد نیست. آقایان هم حساب کار خودشان را بد نیست تا لنگ درهوا نشده اند، بکنند و البته از عاقبت ظالمین بدجوری بترسند.)

۰۱ آبان ۱۳۹۰

حمایت از همسایه
این که چه اتفاقی می افتد حامد کرزی از همسایه خود پاکستان حمایت می کند، آن هم به نیابت از مردم افغانستان، یک روی سکه است. روی دیگر سکه که به این راحتی ها به چشم نمی آید چارچوب زمانی این حمایت است. درست بعد از دستگیری و قتل رهبر لیبی. اتفاقات شمال آفریقا و موج بهار عربی که دارد رفته رفته نسخه های غیرعربی هم پیدا می کند، ترس حاکمان کشورهای خاورمیانه و همجوار با خاورمیانه و کمی این طرف تر و آن طرف تر را بیشتر و بیشتر کرده. حاکمان یک ردیف کشورهای آسیای شرقی تا سوریه و حتا اسراییل حساب کار خودشان را کرده اند. دیدن به خاک سیاه نشستن یک حاکم بعد از ۴۰ سال حکمروایی برای منِ آدم عادی کار ساده ای نیست، چه برسد برای آن ها که رسما در راس حکومت آگاهانه به یک ملت ستم می کنند. آقا تا دیروز بدبختی افغانستان را زیر سر پاکستان می دید و مدام در بوق می کرد که مرز را ببندید، دنیا باید به پاکستان فشار بیاورد که این طور از تروریسم در منطقه (بخوانید طالبان) حمایت نکند؛ حالا علنا تو روی امریکا و ناتو ایستاده و می گوید شما اگر دست از پا خطا کنید و به پاکستان حمله کنید، ملت افغان دوشادوش برادران شان در پاکستان می ایستند.جناب دوست برادر حامد کرزی قسم حضرت عباست را قبول کنیم یا دم خروس را؟