۱۶ آبان ۱۳۸۴

سخنرانی شیرین عبادی به دعوت انجمن قلم دانمارک. شش نوامبر

بخش دوم
در پاسخ به سوالاتی که گاه تکرای بودند و گاه پرسش از نکاتی که شیرین عبادی در صحبت هایش آورده بود و از نو
توضیحی مختصر به استناد گفته های خود می داد، به چند نکته ی مهم اشره کرد :
یک. درباره ی کاریکاتور پیامبر اسلام: انتقاد اگر مستدل باشد مانعی ندارد اما فرق دارد که بخواهیم کاریکاتور مسخره ای بکشیم و بعد اسمش را آزادی بیان بگذاریم.
دو. اکثر حکومت های اسلامی غیر دموکراتیک هستند و متهم به نقض حقوق بشر. این حکومت ها هر وقت مورد سوال قرار می گیرند می گویند دین اسلام با دموکراسی و قوانین حقوق بشر در تضاد است. این ها در حقیقت مسلمان ها را در سر یک دوراهی قرار می دهند یعنی اسلام و دموکراسی. و اگر غیر از این عمل شود می گویند اسلام را نمی خواستی پس یاید مجازات شوی. بهترین شیوه در برابر این حکومت های غیردموکراتیک این است که ثابت کنیم اسلام با دموکراسی مخالف نیست. بلکه این حکومت غیردموکراتیک با آن مخالف است. این موضوع هم خاص ایران نیست.
اسلام مثل هر دینی تفسیرهای مختلفی می تواند داشته باشد. می بینیم که یک کلیسا هم جنس گرایان را عقد می کند و کلیسای دیگر آن ها را تکفیر می کند و البته هر دو پیرو دین مسیح اند. و ضعیت متفاوت کشورهای اسلامی نشان از این تعدد تفسیر دارد. به عنوان مثال در عربستان زن ها حق ندارند رانندگی کنند. اما در اندونزی و مالزی چرا. در این دو کشور زن ها مدت ها است که رییس جمهور شده اند.
سه. کانون نویسندگان هیچ گاه موافق محورهای یادشده ی اخیر سانسور نیست. خصوصاً فمینیسم که سال ها است دنیا قبولش کرده. هیچ کس با این محورهای سانسور ارشاد موافق نیست.
چهار. من در برابر دنیا گفتم تهاجم نظامی به ایران ممنوع است. جوانان برومند ایرانی اجازه نمی دهند حتا یک سرباز خارجی پایش به ایران باز شود. اما راه حل منطقی مقابله مشکلات موجود در ایران سازمان ملل است. آن چه سازمان ملل بگوید مشروعیت دارد. دنیا بداند ما اجازه نمی دهیم ایران به عراق تبدیل شود.
پنج. دموکراسی با اسلام هماهنگ است. مالزی و اندنوزی مثال های خوبی اند. در کشورهایی که اکثریت مسلمان اند قوانین با اکثریت هم خوانی دارند. اما اکثریت حق ندارند به نام اسلام در امور اقلیت اخلال کنند. در کشورهای اسلامی دست بریدن یا سنگسار کردن را نباید مورد توجه قرار دهند. اما به عنوان مثال اگر پارلمان بخواهد می تواند فروش مشروب را در مغازه ها ممنوع کند. بدانید جامعه ای به آرامش می رسد که دموکراسی و حقوق بشر را تواماًرعایت کند.
شش. سد سیوند در شیراز که زده شد به آثار باستانی ما در پرسپولیس صدمه ی بسیاری وارد می کند و این آثار در معرض زیر آب رفتن اند. خیلی اعتراض کردیم و متاسفیم که رییس میراث فرهنگی در جواب گفت ما از این آثار بسیار داریم و قرار نیست آینده را فدای گذشته کنیم. اما ایرانیان وطن پرست با جان و دل از آثار خود محافظت می کنند و سه شنبه (هشت نوامبر) هم کنفرانس مطبوعاتی بزرگی در این باره داریم. شما هم اعتراض کنید به یونسکو که نمی خواهیم آثارباستانی مان خراب شوند.
هفت. گناه افرادی چون تقی رحمانی و حسین قاضیان نوشتن بود.در این که چه حکمی در انتظار این ها است هنوز حکم محکومیت آن ها قطعی نشده و امیدوارم حکم حبس ابد آن ها شکسته شود. در مورد تقی رحمانی باید بگویم، چهارده سال در زمان های مختلف در زندان بوده فقط به جرم بیان عقاید خود. از این که ایشان را عضو افتخاری انجمن قلم دانمارک کرده اید تشکر می کنم.
هشت. کاریکاتورهای متعددی از من کشیده اند و من خودم هم به این کاریکاتورها خندیده ام. اما من با یک پیامبر فرق دارم!! کاریکاتورهای یک جانبه ی پیامبر با کاریکاتوری که از من کشیدند فرق دارد!! حکومت های غیردموکراتیک اسلامی و گروه های افراطی سعی می کنند به مسلمانان این مساله را القا کنند که غرب دشمن دین است و از آن طرف با نظریه غلط برخورد تمدن ها این مساله را می خواهند جا بیندازند که بین این ها تضاد بنیادین است و غرب دارد غارت نفت کشورهای اسلامی را توجیه می کند. روشنفکران اسلامی در سرتاسر کشورهای اسلامی سعی می کنند غلط بودن این نظریه را ثابت کنند و کاریکاتورهایی از این دست قلم بطلان بر زحمت روشنفکران می کشد و افرادی مثل بن لادن را خوشحال می کند.
نه. طبق تصمیمی که اتحادیه اروپا گرفته بود ارتقا روابط اقتصادی را موکول کرده بود به بهبود وضع حقوق بشر در ایران. و از آن جا که تصمیمات اتحادیه اروپا مثل بیانیه هایی که سازمان ملل صادر می کند و ضمانت اجرا ندارد این مساله هم ضمانت اجرا نداشت و به همین دلیل کشورهایی که منافع شان ایجاد می کرد این را نادیده گرفتند. خلاصه بگویم اروپایی ها منفعت اقتصادی را بر حقوق بشر ترجیح می دهند. و من از جامعه مدنی اروپا، از مردم اروپا تقاضا می کنم به حکومت ها بگویند به مصوبات اروپایی و بین المللی توجه بیشتری داشته باشند.
ده. تفسیر از دین متفاوت است. پیش از رییس جمهور قبلی ایران، آقای خاتمی، حزانت اطفال برای پسر تا دو سال و دختر تا هفت سال به عهده ی مادر و بعد پدر بود. بارها شاهد بوده ام که در حالی که کودک و مادر هر دو اشک می ریختند بچه را به پدر می دادند. هر وقت زنان به این اعتراض می کردند می گفتند این قانون اسلام است و تغییر نمی کند. تا این که در مجلس ششم که رفرمیست ها اکثریت بودند قانون عوض شد. بعد از چالش های بسیار بالاخره تصویب شد که بعد از طلاق، دختر و پسر تا هفت سالگی حزانت شان حتماً با مادر است. بعد دادگاه تصمیم می گیرد مصلحت طفل در چیست و هم نظر بچه اگر بزرگ تر باشد و هم نظر مددکار اجتماعی را می پرسند و هم تحقیق محلی می کنند. این است که می بینیم آنچه به نظر قانون دین بود، قانون نبوده و تفسیر شده است.

هیچ نظری موجود نیست: