آغاز به كار رئیس جمهور ایران از زبان یک روزنامه ی دانمارکی در هفته ای که گذشت به این شکل بود:رئیس جمهور جدید- ادامه نزاع اتمی تنگناهای فزاینده بین غرب و ایرا ن. محمود احمدی نژاد از جناح محافظه کاران تندرو روز گذشته سوم اگوست به سمت ریاست جمهوری ایران تثبیت شد. این اتفاق همزمان با تنگناهای فزاینده ای بین ایران و جامعه جهانی در خصوص برنامه اتمی رهبران روحانی ایران صورت می گیرد. احمدی نژاد ۴۹ ساله رسماْ به مقام ریاست جمهوری در طی مراسمی در تهران به رهبری آیت اله خامنه ای و پس از پیروزی حیرت برانگیز در ماه ژوئن نایل شد. آقای خامنه ای در بیانیه ای که توسط محمد خاتمی خوانده شد این انتخاب را به ایرانیان تبریک گفت و از این انتخاب پشتیبانی خود را اعلام کرد. احمدی نژاد هم سایر جهان را به انهدام سلاح های کشتار جمعی دعوت کرده است. این در حالی است که آقای خامنه ای به دولت جدید امر کرده حقوق قانونی ملت را واگذار نکند. از این حقوق اقتصادی و سیاسی باید دفاع بشود. احمد ی نژاد هم گفت به عنوان خادم ملت ایران می خواهم از استقلال کشور دفاع کنم و نیز از تمایلات ملی و باورهای اسلامی ملت. چه تمایلات ایرانیان داخل و چه خارج از ایران.این شخص اولین رئیس جمهور غیر روحانی ایران از سال ۱۹۸۱ به بعد و ششمین رئیس جمهور ایران از سال ۱۹۷۹ است.پیروز های طرفدار انتخاب شدن او معتقدند که او مسلمان شریفی است که مشکلات اقتصادی را حل و فصل خواهد کرد. ایرانی ها اغلب از بابت دستمزد و حقوق شان بیش از آزادی مطبوعات در نگرانی و تشویش اند.
در خبر دیگری از سایت گویا خواندم که وزیر خارجه کانادا هم احساس نا امنی کشورش را از بابت این اتفاقات این روزها ابراز کرده و گفته «ما ایران را به نزدیک کردن رفتار و گفتارش فرا می خوانیم...»
فکر می کنم صرف نظر از مسائلی که همه رو نگران کرده و به داخل و خارج از ایران برمی گرده چیزی هست که ایرانی رو باید به فکر فرو ببره. چیزی که با جامعه وایکینگی ما خیلی فرق داره. این که رفتارها و گفتارها ی ایرانی از هم خیلی فاصله دارن. تعهدات نادیده گرفته می شن و اصلاْ هرجا ضرورتش پیش بیاد انگار نه انگار به جایی یا کسی متعهدند. نقض گفته ها آدم رو متعجب می کنه. مایی که توی فرهنگ و آموزه های آبا اجدادی مون سر وعده و قول موندن و حرف دقیق و جامع زدن و عمل کردن به همه ی این ها از اهم واجبات بوده...ماها به نظرم عادت داریم (از کجا و کی این عادت شروع شده نمی دونم) حرفای بزرگ و قشنگ بزنیم و بعد سر موعد بمونیم توش. شایدم نمی تونیم واقعیت ها رو دقیق ببینیم و همون طور با واقعیت ها زندگی کنیم، نیست؟
۱ نظر:
bahat movafegham.
ارسال یک نظر